جواب بدید بروبچ معرکه میزنم🙃💜💫

سلام با ذوق فراوانی به دست بوسی مادر بزرگم رفتم میدونستم تبریکات قبلی کافی نیست و باید تو فکر جشنه مفصلی باشم که با همون لحنه همیشگی بهم گفت: قربانت گردم خوبی؟...لبخنده صمیمانه ای زدم بعد اظهار تشکر گفتم: خوبم مادر جان...مشهد خوش گذشت؟...گفت: آره مادر...خداروشکر سعادت و کامیابی داشتیم بریم خیلی برات دعا کردم...گفتم: به خاطره دعای خیر و سایه پر مهر شماست که الان خوشحالیم...با مسرت گونه ی مادربزرگم را بوسیدم و بهش گفتم: ایشالله که سایه ی شما بابا بزرگ پایدار باشه پاشید بریم تو من شربت و میوه بدم خدمت جنابعالی... -میدونم زیاد خوب نشد🥲

انشا که گفتند خوبه ولی مثلا سعادت و کامیابی داشتیم که بریم رو حذف کن و یه جای دیگه توی انشا بیار

با ذوق فراوانی به خانه مادربزرگم رفتم، سلام کردم، میدونستم که تبریکات قلبی کافی نیست و باید یه جشن تولد مفصلی واسش بگیریم که در همان لحظه با همان لحن همیشگی بهم گفت سلام قربانت گردم خوبی؟ گفتم بله مادر جان، مشهد خوش گذشت؟ گفت بله جای شما خیلی خالی بود خداراشکر نصیب مون شد که بریم واستون خیلی دعا کردم گفتم برای دعای خیر...